در اينجا ميخواهيم شما را با راههاي بدبخت شدن در ازدواج آشنا کنيم!
1- کاملا احساسي تصميم بگيريد. در همان نگاه اول يک دل نه صد دل عاشق شويد. هر چه زودتر و شديدتر شيفته طرف مقابلتان شويد، احتمال بدبختي شما بيشتر خواهد شد. حتما شنيدهايد که عشق آدم را کور ميکند، خب اين همان عشق کور است. وقتي اين طور شيفته ميشويد ديگر عقلتان از کار ميافتد و بقيه ماجرا را هم خودتان بهتر ميدانيد!
2- تغيير کنيد. به محض شروع رابطه (يا حتي قبل از شروع آن!) شروع کنيد به تغيير کردن. اين تغيير بايد در راستاي علايق طرف مقابلتان باشد. بلافاصله دريابيد که او چه جور آدمي است و فوري مثل او شويد. بعد هم هر چه او گفت بگوييد: "من هم همين طور، عزيزم!" دقيقا همان چيزي شويد که او ميخواهد. شايد فکر کنيد اين مکانيسم چندان موثر نيست، اما به شما اطمينان ميدهم که هست: با اين کار هم هويت خودتان را از دست ميدهيد، هم طرف مقابلتان را گول ميزنيد، و هم بعد از مدتي ديگر نميتوانيد تغييراتتان را حفظ کنيد و خودتان ميشويد، و تازه اينجا شروع جر و بحثها و اختلافات است! البته تاثيرات گسترده ديگري هم دارد که وقتي به اين توصيه عمل کنيد خودتان ميفهميد.
3- در معيارهايتان تجديدنظر کنيد. فهرستي از معيارهايتان را براي انتخاب همسر تهيه کنيد. اگر مواردي مثل تفاهم داشتن، تناسب فرهنگي و خانوادگي، شخصيت مناسب و از اين قبيل در آن بود بلافاصله آن را خط بزنيد. کجاي دنيا ديدهايد که کسي با معيارهايي چنين منطقي و درست بدبخت شده باشد؟ معيارهاي مهمتري مثل ماشين و خانه شيک، پدر پولدار، خوشتيپي و از همه مهمتر خوشگلي و جذابيت را جايگزين آنها کنيد.
4- چشم و همچشمي کنيد. ببينيد دخترخاله لوس و پرافادهتان با چه کسي نامزد کرده، بعد معيارهايي انتخاب کنيد که پوز او را بزنيد. مثلا اگر نامزد او پرادو دارد، مال شما بايد بيامو آخرين مدل داشته باشد. اگر پسرعمو با يک دکتر ازدواج کرده، فوري دست به کار شويد و به هر قيمتي که شده يک پروفسور براي خودتان دست و پا کنيد.
5- ساده باشيد. اصلا منظورم از ساده بودن، سادهزيستي نيست، بلکه سادهلوحي است. به راحتي گول بخوريد. همه حرفهاي طرف مقابل را– حتي اگر تابلو است که دارد خالي ميبندد– با يک لبخند مليح بپذيريد و تاکيد کنيد که او صادقترين فردي است که در عمرتان ديدهايد! به همه حرفهايش گوش کنيد و هر چه از شما خواست انجام دهيد. به طور كلي سهلالوصول باشيد.
6- تا ميتوانيد دروغ ببافيد. خودتان نباشيد. اين بهترين فرصت است که ميتوانيد همه آرزوها و آرمانهاي بربادرفته خود را زنده کنيد! کافي است کمي در درياي وهم و خيال غوطهور شويد و بعد هر چه به زبانتان ميآيد بگوييد. از مسافرتهاي خارجي گرفته تا صداقت و نجابت و... در مورد خودتان، خانوادهتان، دوستانتان، شغل و درآمدتان، محيط کاريتان، و خلاصه هر چه به دستتان ميرسد دروغ بگوييد.
7- وعدههاي بياساس بدهيد. ميتوانيد بر اساس دروغهايتان وعده و وعيدهاي واهي هم بدهيد. اصلا نيازي نيست به ميزان توانايي خودتان و امکانپذير بودن وعدهها حتي فکر هم بکنيد. وقتي در کنار دروغها چهارتا وعده پوچ هم سوار شود، معرکه ميشود!
اگر يکي، دو تا از اين اصول را به کار بنديد، بدبخت شدنتان تضمين ميشود.
شاهدي-مجله موفقيت شماره 225
نظرات شما عزیزان: